خوش قدمی فرشته ما
همون روزای اولی که تو توی دل مامانی اومده بودی حکم استخدامی بابایی هم اومد که باعث خوشحالی من و بابایی شد آخه بابایی همش میگفت نکنه که من استخدام نشم نکنه منفک بشم البته الکی خودش رو اذیت میکرد.
همون ماه بود که حقوق بابایی زیاد شد و یه معوقه هم مال قبل براش به حساب ریختن و من به بابایی گفتم که این بچه دخمل هست که رزق و روزیش زیاده و با خودش برکت برامون آورده.
اینا رو گفتم عزیزم که بدونی ما از همون اول به خوش قدمی تو ایمان داشتیم گلم قربون قدمای نازت برم که خیلی ماهی.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی